انسجام وحدت یکپارچگی
هو الأحد
سلام؛
یه نکته عمومی برای همهی همهی سمپادی ها مخصوصا ردهب ایی ها
داداش من!
آدم به واسطهی اجتماعی بودنش آدمه
اجتماع اگه باهم متحد باشه اجتماعه و پیشرفت میکنه
اجتماعی که ارکانش، حواسشون به هم نباشه محکوم به شکسته
حالا یه نکته خیلی ابتدائی که در برداشتی از مرتبهی nم از قانون فوق حاصل می شه اینه:
اگه رو سایت یه خبری دیدی که جامعهی کوچکتر -گروه المپیاد- شما رو مورد خطاب قرار داده بود به هم خبر بدید.
اگه قراره پیشرفتی حاصل بشه از این با هم بودناست. با هم درس خوندنا، باهم رفع اشکال کردنا، باهم تبادل نظر کردنا، باهم کار کردنا و باهم . . . .
تو جامعه هم همینه، اگه تو برای من مهم باشی و دیگران برای تو مهم باشند => من به تو کمک کنم و تو به من. من دلسوز تو باشم و تو دلسوز من این جوری میشیم یه جامعهی ایده آل که اگه یه وقتی مشکلی پیش اومد واسه هر کدوم مون اون یکی نمیگه این مشکل شماست! خودت حلش کن!!!
بر بالین تربت یحیی پیغامبر(ع) معتکف بودم در جامع دمشق که یکی از ملوک عرب که به بی انصافی منسوب بود اتفاقاً به زیارت آمد و نماز و دعا کرد و حاجت خواست
درویش و غنی بنده این خاک درند
و آنان که غنی ترند محتاج ترند
آن گه مرا گفت از آن جا که همت درویشانست و صدق معاملت ایشان خاطری همراه من کنند که از دشمنی صعب اندیشناکم گفتمش بر رعیت ضعیف رحمت کن تا از دشمن قوی زحمت نبینی.
به بازوان توانا و قوت سر دست
خطاست پنجه مسکین ناتوان بشکست
نترسد آن که بر افتادگان نبخشاید
که گر ز پای در آید کسش نگیرد دست
هر آن که تخم بدی کشت و چشم نیکی داشت
دماغ بیهده پخت و خیال باطل بست
ز گوش پنبه برون آر و داد خلق بده
وگر تو میندهی داد روز دادی هست
بنی آدم اعضای یکدیگرند
که در آفرینش ز یک گوهرند
چو عضوی به درد آورد روزگار
دگر عضوها را نماند قرار
تو کز محنت دیگران بی غمی
نشاید که نامت نهند آدمی