سلام...
برای همه کتاب خوان ها...
متن زیر در مورد رمانهایی که آدم حتمن باید بخواند از آقای رضا امیرخانی است که کامل برای تان منتشر می کنم...
اکثر کتاب های این لیست را خودم هم خوانده ام و بسیار لیست عالی ای است و خصوصن تابستان فرصت خوبی است...
اگر شما هم، هر کدام از این کتابها را خواندهاید و یا توصیه میکنید به دوستانتان که بخوانند، خُب بنویسید...
خط آخر متن زیر هم تاکید کرده اند که کتاب های خودشان در این لیست نیست که این ها رو هم من توصیه می کنم حتمن بخوانید:
1- بی و تن 2- منِ او 3- ارمیا 4- ازبه
اولا صد تا بیشتر شد، گفتیم صد و ده تا بشود تیمنا و تبرکا، آن هم نشد! میتوانید خودتان تا صد و ده را پر کنید. ثانیا برای بعضی از کتابها که ترجمههای متعدد داشت، ترجمهی بهتر را -به انتخابِ خودم!- برگزیدم. ثالثا نه کسی با خواندنِ رمان بیدین میشود، نه دیندار، این هر دو، کارِ آخوند است! رابعا اینچنین سیاههای را آنچنان که پیشتر گفتهام، قدیمها ناصرزادهی عزیز به ما -به دوستانم و نه به من!- پیشنهاد کرده بود، اما از آنجا که سیاههی وی را نیافتم، سیاههی خود را نوشتم، که یحتمل حذف و اضافاتی دارد. خامسا شاید بعضی از رمانهای تازه منتشر شده مثلِ "سورِ بز" از دستم در رفته باشند، اما از آنطرفِ قضیه شاید بعضی از رمانهای قدیمی را نیز فراموش کرده باشم، مثلِ "هکلبری فین" یا "تام سایر". این به آن در. سادسا در این سیاههی رمان، کتابهایی وجود دارند که اصالتا رمان نیستند، مثلِ "هفت روزِ آخر" رضا بایرامی. سابعا اگر پنج دقیقهی دیگر به من وقت میدادند، نامِ بیست رمانِ دیگر را اضافه میکردم، و یحتمل نامِ ده کتاب را نیز حذف. اما به هر رو شما میتوانید مطمئن باشید که از این صد و اندی، دستِ کم پنجاه تا را باید (حتا در دورانِ سپریشدهی بایدها و نبایدها!) باید خواند... ثامناً -که خیلی سخت است- همان هشتماً! بعضی از جاهای خالی را که بدجوری توی ذوق میزد با توضیحاتی بیربط پر کردهام. ترتیب هم کاملا تصادفی است. تاسعاً این قلم آنقدر از استعداد و فروتنیِ توامان برخوردار میباشد که کارهای خودش را در این سیاهه نیاورده باشد. منتقدانِ گرامی بیجهت دنبالشان نگردند!!!